فیچرزدگی یا Feature Creep
فهرست مطالب
مقدمه
اگر در دنیای توسعه محصول، طراحی نرمافزار یا مدیریت محصول دستی بر آتش دارید، احتمالاً با واژهای به نام Feature Creep یا «فیچرزدگی» روبهرو شدهاید. حتی اگر نامش برایتان ناآشنا باشد، احتمال زیاد با اثرات مخربش دستوپنجه نرم کردهاید منظور محصولی است که هر روز پیچیدهتر میشود، کاربران سردرگم میمانند و تیم تولید خستهتر از همیشه به پایان پروژه فکر میکند.
در این مقاله، میخواهیم نگاهی بیاندازیم به اینکه Feature Creep دقیقاً چیست، چرا اتفاق میافتد و چطور میتوان جلوی آن را گرفت.
Feature Creep چیست؟
بهزبان ساده، Feature Creep یعنی افزودن بیبرنامه و بیش از حد قابلیتهای جدید به یک محصول. این روند معمولاً بدون توجه به استراتژی محصول، نیاز واقعی کاربران یا ظرفیت تیم انجام میشود. نتیجهاش؟ محصولی که به جای حل یک مشکل، دهها مشکل جدید به وجود میآورد.
تصور کنید که در حال ساخت یک چاقوی چندکاره هستید. اولش فقط یک تیغه و یک دربازکن دارد و همه راضیاند. بعد یکی از اعضای تیم پیشنهاد میدهد که پیچگوشتی هم اضافه شود. سپس یکی دیگر میگوید کاش چراغ قوه هم داشت. بعد نوبت ذرهبین، قیچی، شارژر خورشیدی و در نهایت قهوهساز میرسد!
حالا شما یک هیولای فلزی در دست دارید که دیگر نه خوشدست است و نه واقعاً کاربردی.
چرا Feature Creep اتفاق میافتد؟
دلایل زیادی برای ایجاد Feature Creep وجود دارد، از جمله:
1. فشار از سوی ذینفعان
هر کدام از ذینفعان (stakeholders) ایدهای دارند که بهنظرشان «ضروری» است. مدیر فروش یک قابلیت خاص میخواهد چون مشتری بزرگی درخواستش را داده، تیم مارکتینگ به یک ویژگی چشمگیر نیاز دارد برای تبلیغات، و مدیر عامل هم چیزی را دیده که در رقبا وجود دارد.
2. نداشتن اولویتبندی مشخص
وقتی هدفگذاری و نقشه راه محصول مشخص نباشد، همه چیز “قابل اضافه شدن” به نظر میرسد.
3. ترس از جا ماندن از رقبا
گاهی تیمها در رقابت با محصولات دیگر، سعی میکنند با افزودن هر قابلیت ممکن، عقبماندگیشان را جبران کنند. اما غافل از اینکه همین ویژگیها ممکن است باعث افت کیفیت شوند.
اثرات Feature Creep
اضافه کردن ویژگی بیشتر لزوماً به معنای رضایت بیشتر کاربر نیست. نمودار معروف «Featuritis Curve» بهخوبی این موضوع را نشان میدهد: در ابتدا، با اضافه شدن چند قابلیت مفید، رضایت کاربر بالا میرود و به نقطهای به نام Happy User Peak میرسد. اما از آن به بعد، هر ویژگی جدید باعث سردرگمی، نارضایتی و کاهش استفادهپذیری میشود.
این موضوع فقط کاربر را آزار نمیدهد؛ بلکه:
تیم توسعه را تحت فشار میگذارد
هزینهها را افزایش میدهد
زمان تحویل را به تاخیر میاندازد
کیفیت کلی محصول را پایین میآورد
و در نهایت به تصویر برند آسیب میزند
راهحل چیست؟
حالا که مشکل را شناختیم، بیایید سراغ راهحلها برویم:
1. تعیین اولویتها با تمرکز بر نیاز کاربران
قبل از افزودن هر ویژگی، یک سوال ساده بپرسید: «آیا این قابلیت واقعاً مشکلی از کاربران حل میکند؟»
2. نقشه راه مشخص
یک Product Roadmap داشته باشید و به آن پایبند باشید. پیشنهادات جدید را در بکلاگ بگذارید و هر چند وقت یکبار آنها را بررسی کنید
3. فرهنگ “نه” گفتن
نه گفتن به ویژگیهای غیرضروری یک مهارت است. به ذینفعان توضیح دهید که تمرکز بر کیفیت و سادگی در بلندمدت به نفع همه خواهد بود. در اینجا وجود مهارت مذاکره و مهارت های نرم بسیار مهم هست.
جمعبندی
Feature Creep شاید در ابتدا بیضرر به نظر برسد، اما به مرور میتواند یک محصول عالی را به یک تجربه گیجکننده و ناامیدکننده تبدیل کند. برای جلوگیری از این اتفاق، باید با تمرکز بر نیاز واقعی کاربران، داشتن نقشه راه روشن، و گفتوگوی مستمر با ذینفعان، مرزهای پروژه را حفظ کنیم.
پس دفعه بعد که کسی گفت “بیایید این قابلیت را هم اضافه کنیم”
لحظهای مکث کنید و بپرسید: “آیا این واقعاً به درد کاربر میخورد؟”
در نهایت باید به شما بگویم که که ما در پروداکت پلن یک دوره تخصصی اصول توسعه فیچر آماده کردیم که به شما پیشنهاد میدم از جزئیاتش دیدن کنی.
اصول توسعه فیچر
اصول پایه تا ورود به بازار کار (0 تا 60 درصد)