سبد خریدتان در حال حاضر خالی است!
دسته: کسب و کار
چند کار مهم که قبل از شروع کسب و کار شخصی باید انجام بدهید
فهرست مطالب
مقدمه
تا حالا شده وقتی کنار دوستتون نشستید، یکدفعه سیلی از ایدهها به سمتتون هجوم بیاره و انقدر رویاپردازی کنید که طبق محاسباتتون در طی یک هفته آینده ثروت خودتون و دوستتون با بیل گیتس و ایلان ماسک برابری کنه؟
اما فردای اون روز ساعت 12:20 ظهر، وقتی برای صدمین بار صدای آلارم گوشیتون رو میشنوید و بلاخره وقتشه که واقعا بیدار بشید، چشمانتون رو باز میکنید و تمام برنامهریزی های روز قبل یک خاطرهی محو و دووور به نظر میرسه.
این سناریو برای خیلی از ما آشناست. اما اگر این دفعه فرق داشته باشه چطور؟ اگر این شنبه، واقعاً همون شنبهای باشه که شروع متفاوتی رقم میزنه چی؟
پروداکت پلن اینجاست تا این شنبه رو براتون همون شنبه رویایی کنه، یا حداقل اگر نخواییم پیازداغشو زیاد کنیم این شنبه رو همون شنبه ای کنه که جدی تر به فکر برنامه ریزی برای کسب و کار جدیدتون بیفتید.
در این مقاله قراره بود 10 کار ضروری قبل از شروع کسب و کار رو براتون بگیم و از اونجایی که دیدیم 10 تا کار برای قدم اول سخته و از قدیم شنیدیم که میگن “سنگ بزرگ نشان از نزدن هست” تصمیم گرفتیم درباره 3 کار مهمی که حتما حتما باید قبل از شروع کسب و کار شخصی خودتون انجامش بدید توضیح بدیم و برای راحتتر شدن کار ها تمپلیت رایگانی که بچه های پروداکت پلن براتون آماده کردن رو قرار خواهیم داد.
پس بیاید اول رویاپردازی کنیم، بعد برنامهریزی کنیم و بعدش… واقعاً دستبهکار بشیم! 🚀
خب، حالا که تصمیم گرفتید این شنبه رو با شنبههای قبلی متمایز کنید، بیایید به جای غرق شدن در سیل ایدهها، چند قدم عملی برداریم. ما نمیخوایم لیست بلندبالایی از کارهای پیچیده بهتون بدیم که آخرش فقط باعث بشه بیشتر گیج بشید. به جاش، روی ۳ تا از مهمترین کارها تمرکز میکنیم.
کار مهم اول: مسئلهای که میخواید حل کنید، دقیق بشناسید
🚨 مشکل چیه؟
یکی از بزرگترین اشتباهات کارآفرینها اینه که با یک ایده هیجانانگیز شروع میکنن، بدون اینکه مطمئن بشن واقعاً کسی به اون ایده نیاز داره یا نه.نتیجه چی میشه؟
کلی زمان و انرژی هدر میره، بدون اینکه مشتری واقعی داشته باشید!
✅ راهحل:
قبل از اینکه وارد فاز اجرا بشید، از خودتون بپرسید:- این محصول یا خدمت، چه مشکلی رو حل میکنه؟
- چه کسانی این مشکل رو دارن؟
- چقدر براشون مهمه که این مشکل حل بشه؟
🎯 تمرین اول:
توی یک برگه یا توی تمپلیت رایگانی که براتون گذاشتیم، بنویسید که مشکل واقعی مشتریهاتون چیه و چرا محصول شما راهحل خوبی براشونه. اگر نتونید اینو به سادگی توضیح بدید، شاید نیاز باشه بیشتر روی ایدهتون فکر کنید.
بیایید با یه مثال فرضی بریم جلو تا بتونید راحتتر تمرین رو برای ایده خودتون انجام بدید.
ایده فرضی: فرض کنید من ایده دارم تا یک کسب و کاری راه بیاندازم تا تا محصولات مورد نیاز آنلاین شاپ ها رو براشون تهیه کنم و بفروشم. محصولاتی از قبیل بسته بندی، استیکر یا استند عکاسی و …
با توجه به این ایده و استفاده از تمپلیت Problem-Solution Fit مطمئن میشم که ایدهی من واقعاً یک مشکل واقعی رو حل میکنه و برای مشتریها ارزشمنده.
مشکل (Problem)
📍 این محصول یا خدمت، چه مشکلی رو حل میکنه؟
- بسیاری از صاحبان آنلاینشاپها برای پیدا کردن لوازم بستهبندی شیک، باکیفیت و مقرونبهصرفه مشکل دارن.
- باید از چندین تأمینکننده خرید کنن، که باعث افزایش هزینهی ارسال و زمان تحویل میشه.
- نبود بستهبندی حرفهای، روی تجربهی مشتری و برندینگ تأثیر منفی داره.
مشتریان هدف (Target Audience)
📍 چه کسانی این مشکل رو دارن؟
🎯 گروههای اصلی مشتریان:- صاحبان آنلاینشاپهای کوچک و متوسط که محصولاتشون رو از طریق اینستاگرام، دیجیکالا، ترب یا سایتهای شخصی میفروشن.
- کسبوکارهای تازهکار که دنبال بستهبندیهای حرفهای هستن ولی تأمینکنندههای مطمئن ندارن.
- فروشندگان محصولات دستساز (مثل جواهرات، صنایع دستی، شمع و غیره) که نیاز دارن بستهبندی و ملزومات عکاسی حرفهای داشته باشن تا برندشون جذابتر به نظر بیاد.
اهمیت مشکل (Pain Severity & Urgency)
📍 چقدر براشون مهمه که این مشکل حل بشه؟
✅ مهمه، چون:- بستهبندی زیبا باعث افزایش اعتماد مشتری، افزایش فروش و تبلیغات دهانبهدهان میشه.
- کسبوکارها دنبال راهی برای سادهتر کردن تأمین بستهبندی و کاهش هزینهها هستن.
- یک منبع واحد و قابلاعتماد برای همهی این محصولات میتونه در زمان و هزینهی اونها صرفهجویی کنه.
- رقبای موجود خدمات یکپارچه ارائه نمیدن (مثلاً یکی فقط جعبه میفروشه، یکی استند عکاسی، یکی استیکر) و این پراکندگی خرید، یک دردسر واقعیه.
کار مهم دوم: مطمئن بشید که برای این مشکل، مشتری هست
🚨 مشکل چیه؟
خیلی از کسبوکارها شکست میخورن چون محصولی رو میسازن که کسی حاضر نیست براش پول بده. ایدهی شما ممکنه فوقالعاده باشه، اما اگر کسی براش هزینه نکنه، عملاً کار نمیکنه.✅ راهحل:
- یه تحقیق سریع انجام بدید: آیا افراد دیگهای دارن محصول مشابهی میفروشن؟ (اگر بله، یعنی بازار هست!)
- با چند نفر از مشتریهای احتمالی صحبت کنید و ببینید حاضرن برای راهحل شما هزینه کنن یا نه. حواستون باشه آدم ها حرفهایی که میزنند با کار هایی که انجام میدن متفاوته. پس حواستون باشه چجوری دارید ازشون سوال میپرسید. سوال هایی که ازشون میپرسید باید اونها رو در موقعیت قرار بده نه اینکه نظرشون رو ازشون بپرسید.
🎯 تمرین دوم:
یه لیست از ۱۰ نفر که ممکنه مشتری شما باشن بنویسید و باهاشون صحبت کنید. ببینید که آیا واقعاً این مشکل رو دارن و حاضرن براش هزینه کنن یا نه. این کار رو همین امروز انجام بدید!
برای حل این تمرین با ادامه مثال فرضی میریم جلو تا بتونید برای ایده خودتون راحتتر تمرین رو انجام بدید.
اول از همه چند آنلاین شاپ را پیدا میکنم و بهشون پیام میدم. اگر بخوام ده تا پاسخ داشته باشم باید به تعداد بالاتری پیام بدم. چون همه آدم ها این وقت رو نمیذارند تا سوالات من رو جواب بدند. بعد از اینکه لیست مشتریان بالقوه خودم رو پیدا کردم. یک پرسشنامه تعریف میکنم. این پرسشنامه میتونه در حد یک پیام یا شاید یک لینک از پرسلاین یا گوگل فرم باشه تا آدم ها بتونند راحتتر جواب بدند.
پرسشنامه فرضی:
📝 سوالات تحقیق بازار
- در حال حاضر از چه نوع بستهبندی برای ارسال محصولات خود استفاده میکنید؟
☐ جعبههای آماده از بازار
☐ پاکتهای پستی ساده
☐ بستهبندی اختصاصی با لوگوی خودم
☐ ترکیبی از چند مدل مختلف
☐ سایر: ___________ - مهمترین چالشی که در تهیه بستهبندی دارید چیست؟
☐ قیمت بالا
☐ تنوع کم و سخت پیدا شدن گزینههای مناسب
☐ کیفیت پایین و آسیبپذیری بستهبندی
☐ زمانبر بودن خرید و تأمین بستهبندی
☐ سایر: ___________ - اگر یک تأمینکننده همه ملزومات بستهبندی مورد نیازتان را یکجا فراهم کند، چقدر احتمال دارد که از او خرید کنید؟
☐ حتماً خرید میکنم
☐ اگر قیمتها مناسب باشد، خرید میکنم
☐ شاید، بستگی به کیفیت محصولات دارد
☐ نیازی به این خدمات ندارم - برای هر سفارش چقدر حاضرید بابت بستهبندی هزینه کنید؟
☐ کمتر از ۵۰۰۰ تومان
☐ بین ۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ تومان
☐ بین ۱۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ تومان
☐ بیشتر از ۳۰۰۰۰ تومان - چه عواملی در انتخاب تأمینکننده بستهبندی برای شما مهمتر است؟ (حداکثر ۲ گزینه را انتخاب کنید)
☐ قیمت مناسب
☐ کیفیت بالای محصولات
☐ ارسال سریع
☐ امکان شخصیسازی و چاپ لوگو
☐ تنوع محصولات - چه محصولاتی برای بستهبندی و برندینگ کسبوکار شما جذابتر هستند؟
☐ جعبههای آماده با طرحهای خاص
☐ پاکتهای بستهبندی با لوگوی اختصاصی
☐ استندهای عکاسی برای بهبود تصاویر محصول
☐ استیکر، کارت تشکر و تگهای برندینگ
☐ سایر: ___________ - از چه کانالهایی معمولاً تأمینکنندگان بستهبندی را پیدا میکنید؟
☐ اینستاگرام
☐ تلگرام و واتساپ
☐ فروشگاههای عمدهفروشی آنلاین (مثل دیجیکالا، ترب و …)
☐ بازارهای فیزیکی (مانند بازار بزرگ تهران)
☐ سایر: ___________ - (سؤال باز) آیا پیشنهادی یا نکتهای درباره بهبود خدمات تأمینکنندههای بستهبندی دارید؟
✍ ________________________________________________________
📢 ممنون از زمانی که برای این پرسشنامه گذاشتید! 🙌
بعد از انجام شدن پرسشنامه ها باید یک نتیجهگیری اولیه از پرسشنامه ها داشته باشیم و مشکلات رایج مشتریان را پیدا کنیم و با صحت سنجی حدسیات خودمون با دلی مطمئن شروع به ساخت محصول کنیم.
🔥 اگر حداقل ۳۰٪ از پاسخدهندهها بگن که حاضرن از این سرویس استفاده کنن، ایدهی شما پتانسیل اجرا داره!
کار مهم سوم:تخمین بازار مصرف
🚨 مشکل چیه؟
یکی از رایجترین اشتباهات کارآفرینان اینه که بدون برآورد اندازه بازار، کسبوکارشون رو شروع میکنن. اگر ندانید چند نفر واقعاً به محصول شما نیاز دارند و حاضرند بابتش پول بدهند، ممکنه در آینده با کمبود مشتری یا عدم سوددهی مواجه بشید.✅ راهحل:
۱. تعداد مشتریان بالقوه رو تخمین بزنید:- چه تعداد کسبوکار یا افراد به محصول یا خدمت شما نیاز دارند؟
- آیا این بازار در حال رشد هست یا رو به کاهش؟
۲. ارزش بازار رو برآورد کنید:
- هر مشتری بهطور میانگین چقدر هزینه میکنه؟
- اگر ۱٪ از این بازار رو بهدست بیارید، چقدر درآمد خواهید داشت؟
۳. سهم خودتون رو از بازار مشخص کنید:
- آیا رقبا در این بازار فعالاند؟
- شما چطور میتونید سهم خودتون رو بگیرید؟
🎯 تمرین سوم:
بازار خودتون رو تخمین بزنید!
برای حل این تمرین با ادامه مثال فرضی میریم جلو تا بتونید برای ایده خودتون راحتتر تمرین رو انجام بدید.
چطور بازار را تخمین بزنیم؟
برای برآورد اندازه بازار، میتوان از روش TAM, SAM, SOM استفاده کرد:
- TAM (Total Addressable Market): کل بازار هدف (همه فروشگاههای آنلاین که به بستهبندی نیاز دارند)
- SAM (Serviceable Available Market): بخشی از TAM که واقعاً در دسترس و هدفگذاریشده است
- SOM (Serviceable Obtainable Market): بخشی از SAM که در بازه زمانی مشخص میتوان تصاحب کرد
حل تمرین سوم – تخمین بازار برای مثال فرضی
✅ تخمین تعداد مشتریان بالقوه:
- بر اساس دادههای رسمی، حدود 1 میلیون فروشگاه اینترنتی در ایران فعالیت میکنند.
- فرض کنیم 30٪ این فروشگاهها محصولات فیزیکی ارسال میکنند → 300 هزار فروشگاه بالقوه.
✅ تخمین ارزش بازار:
- اگر هر فروشگاه بهطور میانگین ماهانه 1 میلیون تومان برای بستهبندی هزینه کند:
- TAM = 300,000 × 1,000,000 = 300 میلیارد تومان در ماه
✅ تخمین سهم بازار (SOM)
- اگر بتوانیم در 6 ماه اول 0.5٪ این بازار را جذب کنیم:
- SOM = 1,500 فروشگاه × 1,000,000 = 1.5 میلیارد تومان در ماه
این شنبه فرصت بی نظیری هست که بلاخره استارت بزنید و از این شنبه کسب و کارتون رو شروع کنید به همین خاطر میتونید تمپلیت رایگان Problem-Solution Fit، نحوه کار با پرسلاین و توضیح روش های TAM, SAM, SOM برای تخمین بازار را از طریق فرم زیر دانلود کنید. 👇
دانلود تمپلیت رایگان از این شنبه کسب و کارم رو شروع میکنم! 👇
مدیریت چرخه تولید
فهرست مطالب
مدیریت چرخه تولید(نرمافزار)Product Lifecycle Management(PLM)
1. مقدمه
در دنیای پیچیده امروز که جهان با استفاده از هوش مصنوعی به شدت در حال توسعه است و دنیای ماده محدود و دنیای داده در حال گسترش است، نیاز به مدیریت چرخه تولید به خصوص در صنعت تولید نرم افزار بسیار حایز اهمیت است. سفر از ایده تا فروش و پشتیبانی با استفاده از PLM به صورت درست به ما کمک می کند تا محصولی بهتر داشته باشیم.
ایجاد PLM به روشی کارا و یکپارچه از مهمترین وظایف مدیران ارشد سازمان می باشد. درست است مشتریان محصولات و یا خدمات درون سازمان ما را نمی بینند ولی از نحوه ارایه محصول و پشتیبانی ما درک خوبی از داخل سازمان خواهند داشت.
2. تاریخچه PML
تاریخچه PLM به اواسط قرن بیستم برمیگردد. زمانی که ایده PLM شکل گرفت و کسب و کارها به این درک رسیدند که فقط تولید محصول کافی نیست و مدیریت آنها هم اهمیت به سزایی دارد:
مرحله اولیه از دهه ۱۹۵۰ الی ۱۹۸۰ می باشد که این دوره به طور خاص شاهد تولد سیستمهای Bill of Materials (BOM) بود که نقش مهمی در مدیریت داشت.
مرحله بعد از دهه ۱۹۸۰ الی ۲۰۰۰مرحله ظهور طراحی به کمک کامپیوتر و معرفی سیستم های CAD انقلابی در طراحی و تولید محصول ایجاد کرد. این فناوریها به مهندسان این توان را داد تا طرحهای دیجیتالی ایجاد کنند و فرآیندهای تولید را اتوماتیک کنند.
مرحله آخر ادغام با برنامه ریزی منابع انسانی (ERP) از سال ۲۰۰۰ تا کنون می باشد که اهمیت به سزایی پیدا کرد. در این مرحله به کسب و کارها این امکان داده شد که توسعه محصول و سیستم های PLM با سایر سیستم ها ERP مانند امور مالی و تدارکات و … یکپارچه کند.
انقلاب صنعتی چهارم که اغلب از آن به عنوان صنعت 4.0 یاد می شود، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای PLM با ظهور فناوریهایی مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و … به ارمغان آورده است.
3. مراحل PML
سادهترین تصویر از مراحل PLM تصویر زیر است. چرخه عمر یک محصول از ابتدای پیدایش تا تولید و توزیع تا بازنشستگی آن پیشرفت میکند.
- مفهومسازی: اولین قدم در چرخه عمر یک محصول، ایدهپردازی است که شامل تولید ایدههای اولیه، انجام تحقیقات بازار و تطبیق محصول با نیازهای مشتری است. در حوزه تولید نرمافزار استفاده از دادههای مشتری در محصولات موجود و صحبت با مشتری نهایی و استفاده از اطلاعات مرکز تماس میتواند در مرحله مفهومسازی کمک کند.
- طراحی محصول: در این مرحله محصول مهندسی و توسعه مییابد. این فرآیند توسعه محصول همچنین شامل تعیین نحوه تولید محصول در حوزه تولید نرمافزار میتوان از فیگما برای طراحی استفاده کرد. همچنین ایجاد پروتوتایپ و ارایه آن به مشتری میتواند کمککننده باشد.
- تولید: پس از تایید طراحی محصول پیادهسازی و تست شده و بعد از نهایی شدن منتشر میگردد.
- توزیع، فروش و بازاریابی. این مرحله شامل تنظیم لجستیک برای توزیع محصول، ایجاد استراتژی برای قیمت گذاری، فروش و بازاریابی و اجرای استراتژیها است. ایجاد مشارکت در توزیع، تعیین مشتری ایدهآل و بهترین راه برای فروش محصول، راهاندازی محصول، ایجاد آگاهی، انجام کمپینهای بازاریابی، حفظ حضور در رسانههای اجتماعی و غیره – همه اینها برای اطمینان از یک محصول موفق است.
- خدمات و پشتیبانی. مرحله پس از فروش شامل ارائه پشتیبانی مشتری برای کاربران محصول می باشد. داشتن فرایندهای پشتیبانی در لایه های مختلف و همچنین فرایند مدیریت درخواستها و مدیریت پشتیبانی میتواند کیفیت پشتیبانی را ارتقا میدهد. دید خوب نسبت به ITIL در این حوزه بسیار حایز اهمیت است. نیاز است لایه های پشتیبانی از سمت ورود مشتری ایجاد و برنامهریزی شود. سه لایه مهم درآن وجود دارد.
- L1: اولین خط پشتیانی و جایی است که ارتباط مستقیم با مشتری دارد. مشکلات و خطاها را از مشتری B یا C دریافت و در سیستم PLM ثبت میشود. مواردی که قابل حل باشد را حل و در صورت عدم امکان به لایه دوم ارجاع می شود. خط اول میتواند در محیط مشتری یا کالسنتر داخل شرکت و یا حتی VIR باشد.
- L2: این لایه دومین لایه پشتیبانی است و دسترسی به دیتابیس و اجرای کویری و حل مشکلات بدون نیاز به برنامهنویسان میباشد. در صورت حل مشکل و یا رخداد در این لایه مشکل حل شده و در صورت عدم حل به لایه بعدی ارجاع می شود.
- L3: این لایه مشکلات که نیاز به تغییر کد و یا مواردی است که در لایههای قبلی قابل حل نبوده رفع میکند. در اصل باید تلاش شود که تعداد محدودتری مشکل یا رخداد به این لایه ارجاع شود.
- بازنشستگی. مرحله آخر به دو معنا به پایان عمر محصول میپردازد. اول اینکه کاربر چگونه باید محصول را بازنشسته کند؟ دوم، از دیدگاه سازنده، چه زمانی محصول باید متوقف شود؟ آیا باید تکرار دیگری وجود داشته باشد؟ از آنجایی که تمام دادههای محصول در یک سیستم PLM مستند شده است، ایجاد یک نسخه جدید و بهتر از محصول را میتوان با حداقل مشکل انجام داد.
مؤلفههای کلیدی PLM شامل مدیریت دادههای محصول، ابزارهای طراحی و توسعه، اتوماسیون گردش کار و مدیریت انطباق با مقررات است.
به خاطر داشته باشید که اگرچه مراحل فوق به صورت خطی ارائه میشوند، چرخه عمر محصول هرگز خطی نیست، زیرا بسیاری از مراحل به طور همزمان یا با ترتیب متفاوتی اجرا میشوند. به عنوان مثال، زمانی که مقدار مشخصی از بازخورد مشتری جمعآوری شد، محصول میتواند به مرحله طراحی برگردد که به شرکت اجازه میدهد محصول را برای تجربه کاربری بهتر بهینهسازی کند. مثال دیگر شروع بازاریابی محصول قبل از ساخت واقعی آن، کسب درآمد از پیش فروش برای پشتیبانی از مراحل طراحی و ساخت است.
4. مزایای PLM
PLM با ساده سازی تولید، کاهش خطاها و افزایش همکاری تیمی، باعث صرفهجویی در زمان و کاهش قابل توجه هزینهها میشود. مزایا به صورت کلی به صورت زیر میباشد:
- کاهش زمان لازم برای ورود محصولات به بازار
- بهبود همکاری بین تیم ها، بخشها و مراحل محصول
- سادسازی فرآیندهای توسعه محصول
- افزایش کیفیت و انطباق محصول
- تقویت حاشیه سود و کاهش خطاهای پرهزینه
- گزارش و تجزیه و تحلیل و داشبورد
سازمانهایی که سیستمهای PLM را پیادهسازی میکنند، به طور متوسط 30 تا 50 درصد کاهش در زمان مورد نیاز برای توسعه محصول گزارش میدهند. فرآیندها را با خودکارسازی وظایف تکراری، اعلان ها و تأییدیهها ساده میکند. خطای انسانی را کاهش میدهد و چرخههای توسعه محصول را تسریع میبخشد. همچنین میتوانند، به طور متوسط 10% صرفهجویی در هزینه توسعه محصول ایجاد کنند. دسترسی به دادهها بلادرنگ تضمین میکند که همه ذینفعان به اطلاعات به روز محصول دسترسی دارند و منجر به تصمیمگیری آگاهانهتر میشود. بهتر از آن کمک میکند تا از رقابت جلوتر باشید. صاحبان برخی شرکتها بهبود متوسط 54 درصدی در عملکرد کلی شرکت خود و افزایش 42 درصدی در تحویل به موقع را گزارش میدهند
از مدیران ارشد سازمانها میخواهیم PLM را در آغوش بگیرند و به آن اعتماد کنند.
5. چالشهای PML
چالشهای پیاده سازی PLM را در ۵ مورد میتوان دستهبندی کرد:
- یکپارچهسازی با سیستمهای موجود: اطمینان از ادغام یکپارچه نرمافزار PLM با سایر سیستمهای سازمانی مانند ERP، CRM و میتواند زمانبر باشد.
- انتقال دادهها: انتقال دادههای موجود از سیستمهای قدیمی به یک پلت فرم جدید PLM میتواند چالش برانگیز باشد، که به برنامهریزی دقیق برای اطمینان از یکپارچگی دادهها نیاز دارد.
- پذیرش و آموزش کاربر: ترغیب کاربر و ارائه آموزش کافی برای سیستمهای جدید میتواند دشوار باشد. کاربران ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند یا برای انطباق با فرآیندها و رابطهای جدید تلاش کنند.
- نیازهای شخصیسازی: یافتن راه حل PLM که کاملاً بدون شخصیسازی گسترده مناسب باشد، می تواند چالش برانگیز باشد. شخصیسازی بیش از حد نیز میتواند منجر به افزایش هزینهها و پیچیدگی شود. باید ساده فکر کرد تا دچار پیچیدگی نشویم.
- مسائل مقیاسپذیری: اطمینان از اینکه سیستم PLM میتواند با رشد کسب و کار مقیاسپذیر باشد، بسیار مهم است. برخی از راهحلها ممکن است به طور موثری با افزایش حجم داده یا افزایش کاربران در طول زمان پاسخگو نباشند.
6. ابزارهای PML
PLM یک رویکرد اثبات شده برای مدیریت چرخه عمر محصول ارائه میدهد. نرمافزار توسعه محصول به کسب و کارها کمک میکند تا مزایا را سریعتر درک کنند.
Jiraاز PLM سرتاسری پشتیبانی میکند. توسعه محصول از ایده تا فروش نیاز به تلاشی هماهنگ دارد. تیمهای نرمافزاری با کارایی بالا امروزی شامل گروههای زیادی فراتر از توسعهدهندگان، مانند بازاریابان و طراحان و جستجوگران و مدیران محصول و برنامهریزان میباشد. Jiraهدفمند ایجاد شده است تا اطمینان حاصل شود که همه اعضای تیم میتوانند به طور مؤثر در یک پلتفرم مشترک همکاری کنند. تمام ابزارهای مورد نیاز برای ساخت محصولات بهتر را فراهم میکند و اطلاعات را در یک منبع درست متمرکز میکند. این به تیمها کمک میکند تا پیچیدگیها را در کل چرخه زندگی هدایت کنند.
Jiraشامل ویژگیهای زیر برای PLM است:
Agile Boardsبه تیم ها کمک میکند تا از طریق کارتهای تصویری که به راحتی در چرخه عمر محصول حرکت میکنند، کار را برنامهریزی، تجسم و مدیریت کنند. با استفاده از متدولوژی چابک میتوانیم آنچه مشتری میخواهد را بهتر و با هزینه کمتری ارایه دهیم. مدیریت محصول با استفاده از اسکرام به صورت صحیح میتواند چالشهای سازمان را به حداقل برساند.
Jira مسائل کار پیچیده را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم میکنند. بسته به اینکه تیم شما چگونه از Jira استفاده میکند، یک مورد میتواند نشان دهنده یک کار پروژه، یک تیکت پشتیبانی، یک فرم درخواست مرخصی و غیره باشد.
الگوهای مدیریت محصول به تیم ها کمک میکند تا با ارائه پایهای از اطلاعات حیاتی برای توسعه موفق محصول، سریع شروع کنند.
جدول زمانی آیتمهای کاری، وابستگیها، و نسخهها را ترسیم میکند و همسویی تیمها را در اهداف آسان میکند.
گردش کار منعکسکننده فرآیندهای واقعی، کاهش اصطکاک و سرعت بخشیدن به تحویل است.ابزار جیرا به همراه کانفلوینس یک پکیج کامل و بدون کم و کاست برای PLM (مدیریت چرخه عمر محصول) وPDM )مدیریت داده محصول) می باشد.
7. جمعبندی
آنچه بسیار حایز اهمیت است حمایت مدیریت ارشد و مدیرانC-level سازمان از PLM است. داشتن تفکر سیستمی برای رده بالای مدیریتی سازمان آنچنان اهمیت دارد که با نبود آن بسیاری از فعالیتهای این حوزه دچار چالش میشود. باید سیستم PLM را متناسب با نیازهای خاص شرکت و کسب و کار انتخاب کرد. همچنین باید آموزش لازم در این خصوص به کاربران ارایه شود و از دقت و سازگاری داده با استاندارد بالا کیفیت داده حمایت گردد. برای داشتن داده دقیق و درست نیاز به شفافیت در سازمان میباشد.
نهایتا برای بهبود عملکرد سازمان خود سریعا یک سیستم یکپارچه PLM راهاندازی کنید و از افول سازمان و کاهش رضایت مشتریان و هدر رفت منابع جلوگیری کنید.
8. منابع
- centricsoftware.com
- medium.com
- atlassian.com
- mrpeasy.com
- www.theecommmanager.com
- ITIL, Information Technology Infrastructure Library
- What Is Agile Methodology? (A Beginner’s Guide) [2024] • Asana
- ۲۲ سال تجربه کار در شرکتهای تولید نرم افزار نویسنده
استراتژی به سبک اُملتی
اگر دوست دارید استراتژی را خیلی ساده درک کنید و تمام موارد ذکرشده در این مقاله را با گوشت و پوست خود حس کنید، پیشنهاد میکنم خودتان را در موقعیتهایی که ذکر میشود قرار بدهید:
لطفاً توجه کنید که در این مقاله با مفهوم کلی استراتژی آشنا خواهید شد و در مقالههای آتی به استراتژی و مباحث تخصصی آن در کسبوکار میپردازیم.
قبل از اینکه تصمیم بگیریم به سراغ بررسی عبارت استراتژی برویم باید به ۳ سؤال زیر با دقت توجه کنیم و به آنها پاسخ دهیم.
- کجا هستیم؟
- قرار است از جایی که هستیم به کجا برسیم؟
- از چه روشی یا راهی قرار است به مقصد برسیم؟ (این سؤال آخر همان استراتژی ما است)
استراتژی را اُملِتی یاد بگیریم:
بیایید با سوالهایی که مطرح کردیم شروع کنیم:
الآن کجا هستیم؟
فرض کنید در منزل هستید و کمی احساس گرسنگی دارید. میخواهید برای خود اٌملِت درست کنید و اولین باری است که میخواهید در زندگیتان اُملِت بپزید. شما در یخچال خانه مواد اولیه دارید ولی اُملِت ندارید. مواد اولیهی درست کردن اُملِت (۱- تخممرغ ۲- روغن ۳- گوجه ۴- ادویه) است ولی در این مرحله هیچ املت خوشمزهای در کار نیست.
قرار است از جایی که هستیم به کجا برسیم؟ مقصد کجاست؟
در حال حاضر مواد اولیه را داریم و قرار است با انتخاب یک استراتژی درست به یک اُملِت خوشمزه برسیم.
از چه روشی یا راهی قرار است به مقصد برسیم؟ (این سوال آخر همان استراتژی ما است)
زمانی که به مسیرهای رسیدن به یک اُملِت خوشمزه فکر میکنید پارامترهای مختلفی را باید در نظر بگیرید. اول از همه شما باید دانش این موضوع را داشته باشید که چه نوع منابع یا مواد اولیهای مناسب پختن یک اُملت است. مواد اولیه پختن یک اُملت خوشمزه را باید درست تهیه کنید.
شاید برای شما سوال شود که درست تهیه کنیم یعنی چی؟
یعنی اینکه باید روغنی که انتخاب میکنید روغن سرخکردنی باشد نه پختوپز. گوجهای که استفاده میکنید باید آبدار باشد و تازه و وقتی از ادویه صحبت میکنیم قرار نیست هر چیزی داخل اُملِت بریزیم. بازهم شاید برای شما سؤال پیش بیاید که اگر گوجه آبدار نباشد اُملت درست نمیشود؟ درست میشود اما مقصد ما که یک اُملِت خوشمزه بود نمیشود.
اگر شما در این مرحله آگاه باشید که به چه نوع منابعی نیاز دارید که هیچ اما اگر مطمئن نیستید از مادرتان یا مادربزرگتان که در صنعت آشپزی حرفی برای گفتن دارند کمک بگیرید. (همیشه سعی و خطا کار خوبی نیست). حالا به این فکر کنید که اگر تعداد افراد حاضر در خانه زیاد باشد و مواد اولیهی کمی داشته باشید آن مواد را چگونه تأمین میکنید؟
بهطور مثال اگر 2 عدد تخممرغ، نصف 1 قرص بربری و 1 عدد گوجه داشته باشید و در خانه 3 نفر باشید قطعاً باید مقدار بیشتری از این مواد را تهیه کنید. حالا چه تصمیمی میگیرید؟ لباس میپوشید و از سوپرمارکت، نانوایی و میوهفروشی سر کوچه طی مدتزمان تقریبی 20 دقیقه با هزینه X تومان مواد لازم را تهیه میکنید یا تصمیم میگیرید بهصورت اینترنتی از اسنپ سفارش بدهید و کرایه حمل را نیز متقبل شوید و X+N تومان را پرداخت کنید و علاوه بر این بهجای 20 دقیقه احتمالاً 60 دقیقه هم باید صبر کنید تا خریدهایتان بهدستتان برسد. احتمالاً تا اینجای کار متوجه شدهاید که باید گزینههای مختلف مرتبط با انتخاب منبع درست، هزینه و زمان را روی میز بگذارید و بهصرفهترین حالتی را که متناسب با منابع و بودجه شما است انتخاب کنید.
فرض کنید که متناسب با شرایط خودتان استراتژی تهیه مواد موردنیاز را انتخاب کردید و آنها را تهیه نمودید اما آیا به یک اُملِت خوشمزه رسیدید؟ خیر. شما باید بعد از تهیه مواد اولیه به نحوه ترکیب کردن مواد موردنیاز (منابع) پختن یک اُملِت نیز فکر کنید. یعنی با چه ترتیبی مواد را با هم ترکیب کنیم تا نتیجه نهایی یک اُملِت خوشمزه باشد؟چند حالت برای ترکیب کردن مواد اولیه داریم؟ هدف ما از بررسی این سوال این است که منابع را به گونهای مدیریت کنیم که علاوه بر رسیدن به نتیجه مطلوب، دچار ضرر نشویم.
انواع حالت ترکیب کردن مواد اولیه با هم و انتخاب بهترین گزینه:
ترکیب اول یا راه شماره ۱:
فرض کنید اول ۶ تخممرغ را میشکنید و در ماهیتابه میریزید، سپس گوجههای خورد نشده را به آن اضافه میکنید و مقدار زیادی ادویه به آن اضافه میکنید و در انتهای کار به میزان ۱ قاشق غذاخوری روغن به آن اضافه میکنید.
همین الان به این سؤال جواب بدید:
به نظر شما از این ترکیب اصلاً به یک اُملِت میرسیم که بخواهیم سر خوشمزه بودن آن باهم بحث کنیم؟ قطعاً نه.
این افتضاحترین املت دنیاست و ما تمامی منابع (موادهای اولیه) و زمان خود را به هدر دادهایم و درنهایت به یک نتیجه نامطلوب رسیدیم که تمام آن را باید دور بریزیم و برای رسیدن به نتیجه دلخواه یک بار دیگر فرایند تهیه مواد را طی کنیم و مجدداً زمان بگذاریم تا آن را درست کنیم.
ترکیب دوم یا راه شماره ۲:
فرض کنید گوجههای آبداری خریدهاید و دقیقاً به مقدار لازم آنها را خورد کردهاید اما اول بهاندازه کافی روغن سرخکردنی را در ماهیتابه میریزید و سپس گوجهها را به آن اضافه میکنید. به نظرتان چه اتفاقی میافتد؟ با این ترکیببندی گوجههای خورد شدهی شما لِه نمیشود یا اگر بشود ساعتها باید صبر کنید به نظر شما آیا ارزش دارد برای یک غذایی که میخواستید در یک زمان معقول با یک هزینه معقول آماده شود اینقدر صبر کنید؟ اگر فکر میکنید که زیر شعله گاز را زیاد کنید تا گوجهها زودتر له شوند اشتباه میکنید و اگر باور ندارید تست کنید ولی در انتها مجبور میشوید روی تخممرغهای سفت و لِه نشده بشکنید اما به مقصد دلخواه که یک اُملِت خوشمزه بود نمیرسید. حرف من را باور کنید چون نویسنده این مقاله علاوه بر اینکه استراتژی را میشناسد آشپز خوبی هم هست.
تا اینجای راه متوجه شدیم که در ترکیب شماره ۱ و شماره ۲ به یک اُملِت خوشمزه نمیرسیم و اگر بخواهیم به نتیجه مطلوب برسیم باید:
- نسبت به موضوعی که روی آن کار میکنیم آگاهی داشته باشیم یا از یک فرد کار بلد در آن حوزه کمک بگیریم و سعی و خطا کردن اشتباه را کنار بگذاریم.
- متناسب با بودجه و شرایط موجود بهاندازه موردنیاز هزینه کنیم.
- با سعی و خطا کردن زمان را از دست ندهیم.
و اما ترکیب درست:
ابتدا گوجههای آبداری که خریده بودید را خورد کنید و درون تابه بریزید و زیر شعلهی گاز را کم کنید و درب تابه رو بگذارید و ۱۰ دقیقه صبر کنید تا گوجهها با آب خودشان و حرارت کم به خوبی لِه شوند، سپس درب تابه را بردارید تا آب گوجهها بخار شوند. بعدازآن بهاندازهای که سطح تابه به روغن آغشته شود روغن بریزید، ۱ دقیقه صبر کنید و تخممرغها را بشکنید. ۱ نکته بسیار مهم اینکه سرعت عمل شما در اینجای کار کمی باید بالا باشد تا قبل از اینکه تخممرغ اول و دوم خود را بگیرند الباقی تخممرغها را به آن اضافه کنید و هم بزنید.
حالا مقدار کمی نمک به آن اضافه کنید و درب تابه را بگذارید و ۲ دقیقه صبر کنید سپس زیر گاز را خاموش کنید و یک املت خوشمزه نوش جان کنید.