سبد خریدتان در حال حاضر خالی است!
دسته: مدیریت محصول
استفاده از A/B تست در بهبود محصول
فهرست مطالب
استفاده از A/B تست در بهبود محصول
مقدمه
در دنیای محصولات امروزی که بر پایه دادهها استوار است، مدیران محصول به تمامی ابزارها و تکنیکهای موجود نیاز دارند تا محصولاتی تولید کنند که با کاربران بیشترین همخوانی را داشته باشد. تست A/B تکنیکی قدرتمند است که به شما امکان میدهد دو نوع از یک عنصر محصول را مقایسه کنید و تعیین کنید کدام یک عملکرد بهتری دارد. این عنصر میتواند از تغییر رنگ یک دکمه تا بازنگری کامل رابط کاربری یا یک فیچر جدید برای محصول شما باشد.
چرا تست A/B برای مدیران محصول اهمیت دارد؟
در طراحی و تولید محصولات جدید تکیه به شهود به تنهایی کافی نیست. تست A/B به شما این امکان را میدهد که برای محصول خود تصمیماتی مبتنی بر داده بگیرید.
چرا باید از تست A/B استفاده کنیم؟
- بدست آوردن دیتا از کاربران محصولتان: ممکن است شما حدسهایی درباره نیازهای کاربران داشته باشید، اما تست A/B شواهد محکمی ارائه میدهد. فرضیات خود را آزمایش کنید و کشف کنید چه چیزی واقعاً موجب افزایش تعامل و بهبود تجربهی کاربران میشود.
- بهینهسازی برای موفقیت: تست A/B به شما امکان میدهد ویژگیهای محصول خود را شناسایی کنید. با مقایسه عناصر طراحی مختلف، سبکهای نوشتاری یا چیدمانها، میتوانید مؤثرترین ترکیبها را شناسایی کنید تا تجربه کاربری را بهبود دهید.
- تصمیمگیری مبتنی بر داده: تست A/B گمانه زنی ها را با اخذ تصمیم مبتنی بر داده جایگزین میکند. از این دیتاها برای اطلاع از نقشه راه محصول خود استفاده کنید و با اطمینان تصمیمات استراتژیک بگیرید.
شروع به کار با تست A/B
فرآیند تست A/B را میتوان به پنج مرحله کلیدی تقسیم کرد:
- تعریف فرضیهی خود: چه چیزی را میخواهید مورد آزمایش قرار دهید؟ به وضوح جنبهای از محصول خود را که میخواهید آزمایش کنید را مشخص کنید و KPI و معیار موفقیت را در مورد آن تعریف کنید.
- راهاندازی تست: تعیین کنید که هر واریانت به چه بخشی از کاربران ارائه میشوند و به مدت چقدر؟ همچنین باید شاخص های قابل اندازه گیری برای موفقیت تعیین کنید.
- اجرای تست: واریانتهای تست خود را بر روی محصول پیادهسازی کرده و دادههای آن را جمعآوری کنید. به یاد داشته باشید، تست A/B نیاز به مقادیر زیادی نمونه آماری معنادار دارد تا بتوان از نتایج آن اطمینان حاصل کرد.
- تحلیل نتایج: پس از اتمام تست، زمان تحلیل دادهها فرا رسیده است. واریانت برنده را شناسایی کرده و دلایل موفقیت آن را بررسی کنید.
- اقدام: واریانت برنده را در سراسر محصول خود پیاده کنید و آنچه را که آموختهاید در تکرارها و تستهای آینده در نظر بگیرید.
مثال فرضی از تست A/B
فرض کنید شما مدیر محصول یک فروشگاه آنلاین لباس هستید و میخواهید نرخ کلیک (CTR) روی دکمه “خرید” را افزایش دهید. شما دو فرضیه دارید:
- فرضیه A: طراحان محصول به شما پیشنهاد میدهند بخاطر تاثیر نقش رنگها در طراحی رابط کاربری تغییر رنگ دکمه “خرید” از آبی به قرمز ممکن است توجه بیشتری را جلب کند و باعث افزایش کلیک شود.
- فرضیه B: اضافه کردن یک متن ترغیبکننده مثل “فروش ویژه” در کنار دکمه، ممکن است کاربران را به خرید تشویق کند.
فرآیند تست A/B برای این مثال
تعریف فرضیه: شما دو واریانت (نسخه) برای آزمایش دارید. در واریانت A، رنگ دکمه از آبی به قرمز تغییر میکند. در واریانت B، یک متن ترغیبکننده “فروش ویژه” در کنار دکمه اضافه میشود. فرض شما این است که یکی از این تغییرات نرخ کلیک را افزایش خواهد داد.
راهاندازی تست: کاربران سایت به دو گروه تقسیم میشوند:
- گروه اول (گروه کنترل) همچنان دکمه آبی را مشاهده میکند.
- گروه دوم (گروه آزمایش) دکمه قرمز یا دکمه آبی با متن “خرید در فروش ویژه” را میبینند. سیستم بهطور تصادفی کاربران را به یکی از این واریانتها اختصاص میدهد.
اجرای تست: به مدت دو هفته، دادهها را جمعآوری میکنید. در این مدت، تعداد کلیکها روی هر واریانت ثبت میشود. تعداد بازدیدکنندگان برای هر واریانت نیز باید بهطور مساوی باشد تا نتایج قابل اعتماد باشند.
تحلیل نتایج: پس از پایان تست، نرخ کلیک روی هر واریانت مقایسه میشود. اگر واریانت A (دکمه قرمز) ۱۰٪ بیشتر از واریانت کنترل کلیک داشته باشد، شما شواهد قوی دارید که تغییر رنگ دکمه به قرمز اثربخش بوده است. اگر واریانت B (دکمه با متن “خرید در فروش ویژه”) نرخ کلیک بیشتری داشته باشد، این تغییر ممکن است حتی تأثیر بیشتری داشته باشد.
اقدام: واریانتی که بهترین عملکرد را داشته، بهعنوان نسخه اصلی در سایت پیادهسازی میشود. در این مثال، اگر دکمه قرمز بهترین نتیجه را داشت، شما میتوانید این تغییر را دائمی کنید و از نتایج آن برای بهبود سایر بخشهای محصول نیز بهره ببرید.
ابزارهای تست A/B
ابزارهای زیادی برای سادهسازی فرآیند تست A/B وجود دارد. در اینجا دو گزینه محبوب آورده شده است:
- Optimizely: این پلتفرم بیشتر برای سازمانهای بزرگ استفاده میشود و ویژگیهای قدرتمندی برای استقرار آزمایشها، جمع آوری و تحلیل دادهها دارد.
- VWO (Visual Website Optimizer): VWO یک ابزار جامع برای انجام تست A/B و تجزیه و تحلیل رفتار کاربران است. این پلتفرم امکانات گستردهای مانند نقشه حرارتی (heatmap)، ضبط جلسات کاربران و تجزیه و تحلیل دقیق ارائه میدهد که به کسبوکارها کمک میکند تا رفتار کاربران را بهخوبی درک کنند و نقاط ضعف و قوت سایت خود را شناسایی کنند. از مزایای اصلی VWO میتوان به رابط کاربری آسان و ابزارهای تحلیل عمیق اشاره کرد که بهطور مؤثری فرصتهای بهبود تجربه کاربری و افزایش نرخ تبدیل را نمایان میسازند. فقط باید حواستان باشد برای چه تحقیق کاربری ای چه تستی را به کار میبرید.
جایگزین هایی برای تست A/B:
- تست چند متغیره (MVT): این روش چندین متغیر را به طور همزمان آزمایش میکند و به شما امکان میدهد تعاملات پیچیده بین عناصر مختلف را تحلیل کنید.
- تست درب کاذب: آیا میخواهید قبل از توسعه کامل یک ویژگی جدید، علاقه کاربران را بسنجید؟ در تست درب کاذب شبیهسازی شما قبل از تولید یک فیچر جدید برای محصولتان لینک یا دکمه آن را بدون عملکرد واقعی در محصول میگذارید و با توجه به نرخ کلیک تقاضای کاربران آشکار میشود.
نتیجهگیری
تست A/B یک ابزار ضروری برای هر مدیر محصولی است که به دنبال ایجاد یک محصول کاربر محور است. با گنجاندن تست A/B در چرخه توسعه محصول خود، میتوانید دادههای ارزشمندی جمعآوری کنید، محصول خود را برای موفقیت بهینه کنید و کاربران خود را درگیر نگه دارید.
مدیریت چرخه تولید
فهرست مطالب
مدیریت چرخه تولید(نرمافزار)Product Lifecycle Management(PLM)
1. مقدمه
در دنیای پیچیده امروز که جهان با استفاده از هوش مصنوعی به شدت در حال توسعه است و دنیای ماده محدود و دنیای داده در حال گسترش است، نیاز به مدیریت چرخه تولید به خصوص در صنعت تولید نرم افزار بسیار حایز اهمیت است. سفر از ایده تا فروش و پشتیبانی با استفاده از PLM به صورت درست به ما کمک می کند تا محصولی بهتر داشته باشیم.
ایجاد PLM به روشی کارا و یکپارچه از مهمترین وظایف مدیران ارشد سازمان می باشد. درست است مشتریان محصولات و یا خدمات درون سازمان ما را نمی بینند ولی از نحوه ارایه محصول و پشتیبانی ما درک خوبی از داخل سازمان خواهند داشت.
2. تاریخچه PML
تاریخچه PLM به اواسط قرن بیستم برمیگردد. زمانی که ایده PLM شکل گرفت و کسب و کارها به این درک رسیدند که فقط تولید محصول کافی نیست و مدیریت آنها هم اهمیت به سزایی دارد:
مرحله اولیه از دهه ۱۹۵۰ الی ۱۹۸۰ می باشد که این دوره به طور خاص شاهد تولد سیستمهای Bill of Materials (BOM) بود که نقش مهمی در مدیریت داشت.
مرحله بعد از دهه ۱۹۸۰ الی ۲۰۰۰مرحله ظهور طراحی به کمک کامپیوتر و معرفی سیستم های CAD انقلابی در طراحی و تولید محصول ایجاد کرد. این فناوریها به مهندسان این توان را داد تا طرحهای دیجیتالی ایجاد کنند و فرآیندهای تولید را اتوماتیک کنند.
مرحله آخر ادغام با برنامه ریزی منابع انسانی (ERP) از سال ۲۰۰۰ تا کنون می باشد که اهمیت به سزایی پیدا کرد. در این مرحله به کسب و کارها این امکان داده شد که توسعه محصول و سیستم های PLM با سایر سیستم ها ERP مانند امور مالی و تدارکات و … یکپارچه کند.
انقلاب صنعتی چهارم که اغلب از آن به عنوان صنعت 4.0 یاد می شود، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای PLM با ظهور فناوریهایی مانند اینترنت اشیا (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و … به ارمغان آورده است.
3. مراحل PML
سادهترین تصویر از مراحل PLM تصویر زیر است. چرخه عمر یک محصول از ابتدای پیدایش تا تولید و توزیع تا بازنشستگی آن پیشرفت میکند.
- مفهومسازی: اولین قدم در چرخه عمر یک محصول، ایدهپردازی است که شامل تولید ایدههای اولیه، انجام تحقیقات بازار و تطبیق محصول با نیازهای مشتری است. در حوزه تولید نرمافزار استفاده از دادههای مشتری در محصولات موجود و صحبت با مشتری نهایی و استفاده از اطلاعات مرکز تماس میتواند در مرحله مفهومسازی کمک کند.
- طراحی محصول: در این مرحله محصول مهندسی و توسعه مییابد. این فرآیند توسعه محصول همچنین شامل تعیین نحوه تولید محصول در حوزه تولید نرمافزار میتوان از فیگما برای طراحی استفاده کرد. همچنین ایجاد پروتوتایپ و ارایه آن به مشتری میتواند کمککننده باشد.
- تولید: پس از تایید طراحی محصول پیادهسازی و تست شده و بعد از نهایی شدن منتشر میگردد.
- توزیع، فروش و بازاریابی. این مرحله شامل تنظیم لجستیک برای توزیع محصول، ایجاد استراتژی برای قیمت گذاری، فروش و بازاریابی و اجرای استراتژیها است. ایجاد مشارکت در توزیع، تعیین مشتری ایدهآل و بهترین راه برای فروش محصول، راهاندازی محصول، ایجاد آگاهی، انجام کمپینهای بازاریابی، حفظ حضور در رسانههای اجتماعی و غیره – همه اینها برای اطمینان از یک محصول موفق است.
- خدمات و پشتیبانی. مرحله پس از فروش شامل ارائه پشتیبانی مشتری برای کاربران محصول می باشد. داشتن فرایندهای پشتیبانی در لایه های مختلف و همچنین فرایند مدیریت درخواستها و مدیریت پشتیبانی میتواند کیفیت پشتیبانی را ارتقا میدهد. دید خوب نسبت به ITIL در این حوزه بسیار حایز اهمیت است. نیاز است لایه های پشتیبانی از سمت ورود مشتری ایجاد و برنامهریزی شود. سه لایه مهم درآن وجود دارد.
- L1: اولین خط پشتیانی و جایی است که ارتباط مستقیم با مشتری دارد. مشکلات و خطاها را از مشتری B یا C دریافت و در سیستم PLM ثبت میشود. مواردی که قابل حل باشد را حل و در صورت عدم امکان به لایه دوم ارجاع می شود. خط اول میتواند در محیط مشتری یا کالسنتر داخل شرکت و یا حتی VIR باشد.
- L2: این لایه دومین لایه پشتیبانی است و دسترسی به دیتابیس و اجرای کویری و حل مشکلات بدون نیاز به برنامهنویسان میباشد. در صورت حل مشکل و یا رخداد در این لایه مشکل حل شده و در صورت عدم حل به لایه بعدی ارجاع می شود.
- L3: این لایه مشکلات که نیاز به تغییر کد و یا مواردی است که در لایههای قبلی قابل حل نبوده رفع میکند. در اصل باید تلاش شود که تعداد محدودتری مشکل یا رخداد به این لایه ارجاع شود.
- بازنشستگی. مرحله آخر به دو معنا به پایان عمر محصول میپردازد. اول اینکه کاربر چگونه باید محصول را بازنشسته کند؟ دوم، از دیدگاه سازنده، چه زمانی محصول باید متوقف شود؟ آیا باید تکرار دیگری وجود داشته باشد؟ از آنجایی که تمام دادههای محصول در یک سیستم PLM مستند شده است، ایجاد یک نسخه جدید و بهتر از محصول را میتوان با حداقل مشکل انجام داد.
مؤلفههای کلیدی PLM شامل مدیریت دادههای محصول، ابزارهای طراحی و توسعه، اتوماسیون گردش کار و مدیریت انطباق با مقررات است.
به خاطر داشته باشید که اگرچه مراحل فوق به صورت خطی ارائه میشوند، چرخه عمر محصول هرگز خطی نیست، زیرا بسیاری از مراحل به طور همزمان یا با ترتیب متفاوتی اجرا میشوند. به عنوان مثال، زمانی که مقدار مشخصی از بازخورد مشتری جمعآوری شد، محصول میتواند به مرحله طراحی برگردد که به شرکت اجازه میدهد محصول را برای تجربه کاربری بهتر بهینهسازی کند. مثال دیگر شروع بازاریابی محصول قبل از ساخت واقعی آن، کسب درآمد از پیش فروش برای پشتیبانی از مراحل طراحی و ساخت است.
4. مزایای PLM
PLM با ساده سازی تولید، کاهش خطاها و افزایش همکاری تیمی، باعث صرفهجویی در زمان و کاهش قابل توجه هزینهها میشود. مزایا به صورت کلی به صورت زیر میباشد:
- کاهش زمان لازم برای ورود محصولات به بازار
- بهبود همکاری بین تیم ها، بخشها و مراحل محصول
- سادسازی فرآیندهای توسعه محصول
- افزایش کیفیت و انطباق محصول
- تقویت حاشیه سود و کاهش خطاهای پرهزینه
- گزارش و تجزیه و تحلیل و داشبورد
سازمانهایی که سیستمهای PLM را پیادهسازی میکنند، به طور متوسط 30 تا 50 درصد کاهش در زمان مورد نیاز برای توسعه محصول گزارش میدهند. فرآیندها را با خودکارسازی وظایف تکراری، اعلان ها و تأییدیهها ساده میکند. خطای انسانی را کاهش میدهد و چرخههای توسعه محصول را تسریع میبخشد. همچنین میتوانند، به طور متوسط 10% صرفهجویی در هزینه توسعه محصول ایجاد کنند. دسترسی به دادهها بلادرنگ تضمین میکند که همه ذینفعان به اطلاعات به روز محصول دسترسی دارند و منجر به تصمیمگیری آگاهانهتر میشود. بهتر از آن کمک میکند تا از رقابت جلوتر باشید. صاحبان برخی شرکتها بهبود متوسط 54 درصدی در عملکرد کلی شرکت خود و افزایش 42 درصدی در تحویل به موقع را گزارش میدهند
از مدیران ارشد سازمانها میخواهیم PLM را در آغوش بگیرند و به آن اعتماد کنند.
5. چالشهای PML
چالشهای پیاده سازی PLM را در ۵ مورد میتوان دستهبندی کرد:
- یکپارچهسازی با سیستمهای موجود: اطمینان از ادغام یکپارچه نرمافزار PLM با سایر سیستمهای سازمانی مانند ERP، CRM و میتواند زمانبر باشد.
- انتقال دادهها: انتقال دادههای موجود از سیستمهای قدیمی به یک پلت فرم جدید PLM میتواند چالش برانگیز باشد، که به برنامهریزی دقیق برای اطمینان از یکپارچگی دادهها نیاز دارد.
- پذیرش و آموزش کاربر: ترغیب کاربر و ارائه آموزش کافی برای سیستمهای جدید میتواند دشوار باشد. کاربران ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند یا برای انطباق با فرآیندها و رابطهای جدید تلاش کنند.
- نیازهای شخصیسازی: یافتن راه حل PLM که کاملاً بدون شخصیسازی گسترده مناسب باشد، می تواند چالش برانگیز باشد. شخصیسازی بیش از حد نیز میتواند منجر به افزایش هزینهها و پیچیدگی شود. باید ساده فکر کرد تا دچار پیچیدگی نشویم.
- مسائل مقیاسپذیری: اطمینان از اینکه سیستم PLM میتواند با رشد کسب و کار مقیاسپذیر باشد، بسیار مهم است. برخی از راهحلها ممکن است به طور موثری با افزایش حجم داده یا افزایش کاربران در طول زمان پاسخگو نباشند.
6. ابزارهای PML
PLM یک رویکرد اثبات شده برای مدیریت چرخه عمر محصول ارائه میدهد. نرمافزار توسعه محصول به کسب و کارها کمک میکند تا مزایا را سریعتر درک کنند.
Jiraاز PLM سرتاسری پشتیبانی میکند. توسعه محصول از ایده تا فروش نیاز به تلاشی هماهنگ دارد. تیمهای نرمافزاری با کارایی بالا امروزی شامل گروههای زیادی فراتر از توسعهدهندگان، مانند بازاریابان و طراحان و جستجوگران و مدیران محصول و برنامهریزان میباشد. Jiraهدفمند ایجاد شده است تا اطمینان حاصل شود که همه اعضای تیم میتوانند به طور مؤثر در یک پلتفرم مشترک همکاری کنند. تمام ابزارهای مورد نیاز برای ساخت محصولات بهتر را فراهم میکند و اطلاعات را در یک منبع درست متمرکز میکند. این به تیمها کمک میکند تا پیچیدگیها را در کل چرخه زندگی هدایت کنند.
Jiraشامل ویژگیهای زیر برای PLM است:
Agile Boardsبه تیم ها کمک میکند تا از طریق کارتهای تصویری که به راحتی در چرخه عمر محصول حرکت میکنند، کار را برنامهریزی، تجسم و مدیریت کنند. با استفاده از متدولوژی چابک میتوانیم آنچه مشتری میخواهد را بهتر و با هزینه کمتری ارایه دهیم. مدیریت محصول با استفاده از اسکرام به صورت صحیح میتواند چالشهای سازمان را به حداقل برساند.
Jira مسائل کار پیچیده را به قطعات کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم میکنند. بسته به اینکه تیم شما چگونه از Jira استفاده میکند، یک مورد میتواند نشان دهنده یک کار پروژه، یک تیکت پشتیبانی، یک فرم درخواست مرخصی و غیره باشد.
الگوهای مدیریت محصول به تیم ها کمک میکند تا با ارائه پایهای از اطلاعات حیاتی برای توسعه موفق محصول، سریع شروع کنند.
جدول زمانی آیتمهای کاری، وابستگیها، و نسخهها را ترسیم میکند و همسویی تیمها را در اهداف آسان میکند.
گردش کار منعکسکننده فرآیندهای واقعی، کاهش اصطکاک و سرعت بخشیدن به تحویل است.ابزار جیرا به همراه کانفلوینس یک پکیج کامل و بدون کم و کاست برای PLM (مدیریت چرخه عمر محصول) وPDM )مدیریت داده محصول) می باشد.
7. جمعبندی
آنچه بسیار حایز اهمیت است حمایت مدیریت ارشد و مدیرانC-level سازمان از PLM است. داشتن تفکر سیستمی برای رده بالای مدیریتی سازمان آنچنان اهمیت دارد که با نبود آن بسیاری از فعالیتهای این حوزه دچار چالش میشود. باید سیستم PLM را متناسب با نیازهای خاص شرکت و کسب و کار انتخاب کرد. همچنین باید آموزش لازم در این خصوص به کاربران ارایه شود و از دقت و سازگاری داده با استاندارد بالا کیفیت داده حمایت گردد. برای داشتن داده دقیق و درست نیاز به شفافیت در سازمان میباشد.
نهایتا برای بهبود عملکرد سازمان خود سریعا یک سیستم یکپارچه PLM راهاندازی کنید و از افول سازمان و کاهش رضایت مشتریان و هدر رفت منابع جلوگیری کنید.
8. منابع
- centricsoftware.com
- medium.com
- atlassian.com
- mrpeasy.com
- www.theecommmanager.com
- ITIL, Information Technology Infrastructure Library
- What Is Agile Methodology? (A Beginner’s Guide) [2024] • Asana
- ۲۲ سال تجربه کار در شرکتهای تولید نرم افزار نویسنده
معرفی،تحلیل و دانلود رایگان نسخه دیجیتال کتاب “متحولشده (Transformation)”
فهرست مطالب
معرفی و تحلیل کتاب “متحولشده (Transformation)”
کتاب “متحولشده (Transformation)” با نویسندگی مارتی کاگان، لی هیکمن، کریستین ایدیودی، کریس جونز و جان مور، توسط شبیر صاحبقرانی موسس پروداکت پلن به فارسی ترجمه است که یکی از منابع مهم در حوزه مدیریت محصول و تحول سازمانی است. کتاب “متحولشده (Transformation)” به بررسی مدل عملیاتی محصول و چگونگی انتقال شرکتها به این مدل میپردازد.
خلاصه کتاب و هدف آن
کتاب “متحولشده (Transformation)” در ۱۰ بخش اصلی و چندین فصل به بررسی جوانب مختلف تحول سازمانی و مدل عملیاتی محصول میپردازد. هدف اصلی کتاب شامل سه بخش مهم است:
- آموزش مدل عملیاتی محصول: توضیح میدهد که مدل عملیاتی محصول چیست و چرا شرکتها باید به این مدل روی بیاورند.
- مطالعات موردی تحول موفق: ارائه مثالهای عملی و مطالعات موردی از شرکتهایی که با موفقیت به مدل عملیاتی محصول تغییر یافتهاند.
- نشان دادن توانمندیهای پس از تحول: ارائه داستانهای نوآوری که نشان میدهد چه تواناییهایی سازمانها پس از تحول خواهند داشت.
این کتاب مناسب چه مخاطبینی است؟
کتاب “متحولشده (Transformation)” برای هر کسی که میخواهد به شرکتش کمک کند تا به سمت مدل عملیاتی محصول حرکت کند، مناسب است. مخاطبین اصلی این کتاب شامل موارد زیر میشوند:
- اعضای تیمهای محصول: کسانی که میخواهند به سمت مدل محصول حرکت کنند.
- رهبران محصول: مدیران محصولی که میخواهند شرکتشان را در مسیر تغییر هدایت کنند.
- مدیران ارشد شرکت: به ویژه مدیرعامل و مدیر ارشد مالی که میخواهند بدانند انتقال به مدل محصول شامل چه مسائلی میشود.
- مربیان محصولی: کسانی که به شرکتها در مسیر تحول کمک میکنند.
تاثیرات و نتایج مطالعه کتاب
مطالعه کتاب “متحولشده (Transformation)” میتواند تاثیرات گستردهای بر روی خوانندگان داشته باشد. این کتاب به عنوان یک راهنمای جامع، به خوانندگان کمک میکند تا:
- درک عمیق از مدل عملیاتی محصول: خوانندگان با مفاهیم و اصول مدل عملیاتی محصول به خوبی آشنا میشوند.
- مهارتهای تحول سازمانی: تواناییها و مهارتهای لازم برای انتقال به مدل محصول را یاد میگیرند.
- افزایش توانمندیهای رهبری محصول: رهبران محصول یاد میگیرند که چگونه تیمهایشان را در مسیر تحول هدایت کنند.
- آمادگی برای مواجهه با چالشها: با مطالعه داستانهای موفقیت و شکست، افراد آمادگی بیشتری برای مواجهه با چالشهای تحول خواهند داشت.
- افزایش نوآوری: داستانهای نوآوری الهامبخش، توانمندیهای نوآورانهای را در خوانندگان بیدار میکنند.
کتاب “متحولشده (Transformation)” با ارائه یک راهنمای جامع و عملی، به خوانندگان کمک میکند تا شرکت خود را به یک مدل عملیاتی محصولی موفق و نوآور تبدیل کنند. این کتاب نه تنها برای مدیران محصول و اعضای تیمهای محصول، بلکه برای تمامی مدیران و رهبران سازمانی که به دنبال تحول و نوآوری هستند، منبعی ارزشمند و کاربردی است.
فصلهای کلیدی و محتوای آنها
بخش اول: مقدمه و اصول تحول
کتاب با توضیح مقدماتی درباره مدل عملیاتی محصول آغاز میشود و دلایل اصلی ضرورت تحول را شرح میدهد. در این بخش، نویسندگان توضیح میدهند که چرا بسیاری از شرکتها به دنبال تغییر و تحول هستند و چگونه میتوانند این مسیر را به طور موثری طی کنند.
بخش دوم: تعریف تحول
این بخش به بررسی و تعریف دقیق تحول میپردازد. نویسندگان بیان میکنند که تحول به چه معناست و چه تغییراتی در سازمانها باید صورت گیرد تا بتوانند به مدل عملیاتی محصول دست یابند. این بخش به سه بعد مهم در تحول سازمانی اشاره دارد:
- تغییر شیوه ساختن
- تغییر نحوه حل مسائل
- تغییر نحوه انتخاب مسائلی که باید حل شوند
بخش سوم: شایستگیهای مورد نیاز برای مدل محصول
در این بخش، مهارتها و توانمندیهای لازم برای موفقیت در مدل محصول بررسی میشود. نویسندگان توضیح میدهند که چه نقشها و مسئولیتهایی در تیمهای محصول باید وجود داشته باشد و چگونه میتوان این شایستگیها را تقویت کرد.
بخش چهارم: مفاهیم مدل محصول
این بخش به مفاهیم اساسی مدل محصول میپردازد. استراتژی محصول، کشف محصول، ارائه محصول و فرهنگ محصولی از جمله موضوعاتی هستند که در این بخش مورد بررسی قرار میگیرند. این بخش نشان میدهد که چگونه این مفاهیم میتوانند به موفقیت تحول سازمانی کمک کنند.
بخش پنجم: داستانهای تحول
در این بخش، مطالعات موردی و داستانهای واقعی از شرکتهایی که با موفقیت به مدل عملیاتی محصول تغییر یافتهاند، ارائه میشود. این داستانها نشان میدهند که چگونه شرکتها توانستهاند با استفاده از این مدل به نوآوری و بهرهوری بیشتری دست یابند. برای مثال، داستان تحول شرکتهایی مانند تسلا، گوگل، آمازون و نتفلیکس که توانستهاند با بهرهگیری از مدل محصول به موفقیتهای بزرگی دست یابند، در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
بخش ششم: مدل محصول در عمل
این بخش به بررسی چگونگی اجرای مدل محصول در عمل میپردازد. نویسندگان توضیح میدهند که چگونه شرکتها میتوانند با مشتریان، فایننس، دستاندرکاران و مدیران ارشد همکاری کنند تا مدل محصول را به طور موثری پیادهسازی کنند. این بخش همچنین به اهمیت شراکت با بخشهای مختلف سازمانی اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه میتوان با همکاری و هماهنگی، تحول را به طور موثر اجرایی کرد.
بخش هفتم: تکنیکهای تحول
در این بخش، تکنیکها و ابزارهای مورد نیاز برای هدایت موفقیتآمیز تحول سازمانی بررسی میشود. نویسندگان توضیح میدهند که چگونه میتوان ارزیابیهای تحول را انجام داد و از تاکتیکهای موثر برای پذیرش و رواج تغییرات استفاده کرد. این تکنیکها شامل ابزارهای ارزیابی، تاکتیکهای تحول، شایستگیها و مفاهیم تحول میباشد.
بخش هشتم: غلبه بر استدلالهای مخالف
این بخش به بررسی و پاسخ به استدلالهای مخالفی میپردازد که ممکن است در طول مسیر تحول مطرح شوند. استدلالهای مخالف مشتریان، مدیران، خط کسبوکار و بخشهای مختلف سازمانی از جمله موضوعاتی هستند که در این بخش بررسی میشود. نویسندگان نشان میدهند که چگونه میتوان بر این استدلالها غلبه کرد و تحول را به طور موثری پیش برد.
بخش نهم: جمعبندی و کلیدهای تحول موفق
کتاب با جمعبندی مطالب و ارائه نکات کلیدی برای موفقیت در تحول سازمانی به پایان میرسد. نویسندگان تاکید میکنند که اجرای موفق تحول نیازمند تلاش مداوم و پشتیبانی از سوی تمامی اعضای سازمان است. این بخش شامل کلیدهای موفقیت در تحول، نکات مهم از مطالعات موردی و استراتژیهای کلیدی برای حفظ و تداوم تحول میباشد.
اهمیت کتاب “متحولشده (Transformation)” برای “پروداکت پلن”
برند “پروداکت پلن” با ترجمه و انتشار کتاب “متحولشده (Transformation)” قصد دارد تا به مدیران محصول و تیمهای محصول در ایران کمک کند تا با مفاهیم و مدلهای نوین مدیریت محصول آشنا شوند. این کتاب نه تنها به عنوان یک منبع آموزشی ارزشمند در بوتکمپهای مدیریت محصول مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه به افزایش شناخت و برندینگ “پروداکت پلن” نیز کمک میکند.
نتیجهگیری
کتاب “متحولشده (Transformation)” با نویسندگی مارتی کاگان و دیگر نویسندگان برجسته، به فارسی ترجمه شده توسط شبیر صاحبقرانی، یکی از منابع کلیدی در حوزه مدیریت محصول است. این کتاب که توسط “پروداکت پلن” برای برندینگ ترجمه و منتشر شده است، به مدیران محصول و تیمهای محصول کمک میکند تا با مفاهیم و مدلهای نوین مدیریت محصول آشنا شوند و تحول سازمانی را به طور موثری اجرا کنند. با استفاده از این کتاب، شرکتها میتوانند به نوآوری، بهرهوری و موفقیت بیشتری دست یابند. این کتاب نه تنها برای مدیران محصول و اعضای تیمهای محصول، بلکه برای تمامی مدیران و رهبران سازمانی که به دنبال تحول و نوآوری هستند، منبعی ارزشمند و کاربردی است.
طراحی مدل کسب وکار
قدم اول راه اندازی کسب وکار
اصول پایه راه اندازی کسب وکار
تفکر طراحی
قدم اول طراحی محصول
اصول پایه تا ورود به بازار کار
اصول توسعه فیچر
قدم اول مدیریت محصول
اصول پایه تا ورود به بازار کار
فرم ثبت نام برای دریافت نسخه الکترونیک کتاب
بعد از پر کردن فرم لینک دانلود برای شما ارسال خواهد شد.
چگونگی ایجاد و مدیریت بکلاگ محصول
فهرست مطالب
مقدمه
بکلاگ محصول یکی از ابزارهای حیاتی در مدیریت محصول است که به تیمها کمک میکند تا ویژگیها و کارهای مورد نیاز را سازماندهی و اولویتبندی کنند. این ابزار بهویژه در محیطهای Agile بسیار مفید است. در این مقاله، به بررسی مراحل ایجاد و مدیریت بکلاگ محصول میپردازیم و بهترین شیوهها را برای حفظ و بهبود آن ارائه میدهیم.
به مواردی که در بک لاگ قرار میگیرند Product backlog Item یا به اختصار PBI یا آیتمهای بک لاگ محصول گفته میشود، که شامل لیست زیر میباشد: فیچرها، باگها، بهبودهای فنی، موارد آموزشی و هر آنچه که مالک محصول احساس میکند موجب خلق ارزش برای مشتری میشود.
1. ایجاد بکلاگ محصول
ایجاد بکلاگ محصول یکی از مراحل ابتدایی و مهم در فرآیند مدیریت محصول است. این کار با شناسایی نیازها و ویژگیهایی که باید به محصول اضافه شوند، آغاز میشود. این نیازها میتوانند از طریق جلسات با ذینفعان، بازخورد مشتریان و تحلیل رقبا جمعآوری شوند. به عنوان مثال، توصیه میشود که ابتدا نقشه راه محصول را تهیه کنید تا بتوانید بکلاگ را بر اساس آن ایجاد کنید. تمامی نیازها و ویژگیها باید بهطور کامل مستندسازی شوند. هر آیتم در بکلاگ باید شامل توضیحات دقیق، معیارهای پذیرش و تخمین زمانی باشد. به این ترتیب، تیم توسعه میتواند به راحتی آیتمها را درک کرده و آنها را پیادهسازی کند. استفاده از ابزارهای مناسب مانند Jira و Trello میتواند به این فرآیند کمک کند.
2. اولویتبندی بکلاگ محصول
اولویتبندی آیتمهای بکلاگ یکی از چالشهای اصلی مدیریت محصول است. یکی از روشهای موثر برای اولویتبندی آیتمها، استفاده از سیستم امتیازدهی است که بر اساس ارزش کسبوکاری و میزان تلاش مورد نیاز، امتیازدهی میشوند. ابزارهایی مانند Aha! میتوانند به شما در این زمینه کمک کنند. این ابزارها معمولاً از الگوریتمهای پیچیدهای برای تعیین اولویتها استفاده میکنند که شامل بررسی معیارهایی مانند بازگشت سرمایه (ROI)، تأثیر بر مشتریان و پیچیدگی فنی است. پس از امتیازدهی، آیتمها باید بر اساس اولویتهای کسبوکار و نیازهای مشتریان مرتب شوند. این کار به تیم کمک میکند تا بر روی آیتمهایی که بیشترین ارزش را ایجاد میکنند، تمرکز کنند. توصیه میشود که تیمها بهطور منظم اولویتها را بازبینی و بهروزرسانی کنند تا از همراستایی با اهداف کسبوکار اطمینان حاصل شود.
3. مدیریت و بهروزرسانی بکلاگ محصول
مدیریت و بهروزرسانی بکلاگ نیازمند یک رویکرد فعال و مستمر است. برگزاری جلسات منظم برای مرور و بهروزرسانی بکلاگ بسیار حیاتی است. در این جلسات، تیم باید آیتمهای جدید را بررسی و اولویتبندی کرده و آیتمهای قدیمی را در صورت نیاز حذف یا تغییر دهد. پیشنهاد میشود که این جلسات بهطور مرتب برگزار شوند تا از بهروز بودن بکلاگ اطمینان حاصل شود. جلسات مرور بکلاگ معمولاً بهصورت هفتگی یا دوهفتگی برگزار میشوند و تیمها میتوانند در این جلسات به بررسی مشکلات موجود و تعیین راهحلهای مناسب بپردازند. ارتباط مستمر با ذینفعان برای جمعآوری بازخورد و اطمینان از همراستایی بکلاگ با استراتژی کسبوکار بسیار مهم است. این ارتباط میتواند از طریق جلسات منظم، ایمیل و ابزارهای ارتباطی مانند Slack و Microsoft Teams برقرار شود. استفاده از ابزارهای مناسب مانند Jira، Trello، Asana و Rapidr میتواند فرآیند مدیریت بکلاگ را سادهتر و کارآمدتر کند. این ابزارها به شما امکان میدهند که آیتمها را بهطور موثر سازماندهی، دستهبندی و اولویتبندی کنید و از شفافیت و همکاری تیمی اطمینان حاصل کنید. ابزارهای مدیریت بکلاگ همچنین به تیمها امکان میدهند تا بهراحتی پیشرفت کار را پیگیری کرده و گزارشهای مفیدی را برای ذینفعان تهیه کنند.
4. نکات کلیدی در مدیریت بکلاگ
- جمعآوری بازخورد: بازخوردهای ذینفعان، مشتریان و تیمهای پشتیبانی را برای بهبود بکلاگ جمعآوری کنید. این بازخوردها میتوانند به شما کمک کنند تا نیازهای واقعی مشتریان را درک کرده و محصولی با کیفیت بالا تولید کنید.
- گفتن “نه”: تمامی درخواستها و ویژگیها نباید به بکلاگ اضافه شوند. باید توانایی گفتن “نه” به ویژگیهایی که کمتر اهمیت دارند را داشته باشید. این کار به تیم کمک میکند تا بر روی موارد مهمتر تمرکز کند و از پر شدن بکلاگ با آیتمهای کماهمیت جلوگیری شود.
- حفظ تازگی بکلاگ: آیتمهای قدیمی و کماهمیت باید بهصورت دورهای از بکلاگ حذف شوند. این کار به تیم کمک میکند تا بر روی آیتمهای بهروز و مرتبط تمرکز کند و از پیچیدگی بیش از حد بکلاگ جلوگیری شود.
- دستهبندی آیتمها: آیتمهای بکلاگ را بر اساس دستهبندیهای مختلف مانند ویژگیها، مشکلات و بهبودها مرتب کنید. این دستهبندیها میتوانند به تیم کمک کنند تا بهراحتی آیتمهای مشابه را پیدا کرده و آنها را بهطور موثر مدیریت کنند.
جزئیات کامل: تمامی آیتمها باید شامل جزئیات کاملی باشند تا در هر زمان آماده توسعه باشند. جزئیات شامل توضیحات دقیق، معیارهای پذیرش، تخمینهای زمانی و هرگونه وابستگیهای مرتبط با آیتم است. این کار به تیم کمک میکند تا بتواند بهراحتی و با دقت بیشتری آیتمها را توسعه دهد.
نتیجهگیری
ایجاد و مدیریت بکلاگ محصول یک فرآیند مداوم و پیچیده است که نیازمند همکاری و هماهنگی میان اعضای تیم و ذینفعان است. با استفاده از بهترین شیوهها و ابزارهای مناسب، میتوانید بکلاگی کارآمد و موثر ایجاد کرده و آن را بهطور مستمر بهروزرسانی کنید تا از همراستایی با اهداف کسبوکار و نیازهای مشتریان اطمینان حاصل شود. جمعآوری بازخورد مستمر، اولویتبندی دقیق و مدیریت فعال بکلاگ، از جمله عواملی هستند که به موفقیت پروژههای توسعه محصول کمک میکنند
منابع
- Aha! – What Is a Product Backlog? Best Practices and Tools
- Aha! – How to Refine Your Product Backlog
- Aha! – Introduction to Backlog Management
- Aha! – Product vs. Release vs. Sprint Backlog: Expert Guide
- Aha! – Manage Your Product Backlog With an Agile Board
- Medium – How to Manage Product Backlog (Strategies, Tips & Tricks)
- Product Management University – Product Backlog 101
- Rapidr – How to Manage Your Product Backlog
یک روز از زندگی یک مدیر محصول
یک روز از زندگی یک مدیر محصول
مدیر محصول چه کارهایی انجام میدهد؟
قبل از این که بخواهیم درباره وظایف و رویدادهایی که یک روز از زندگی یک مدیر محصول را در بر میگیرد صحبت کنیم ، ابتدا می خواهیم تعریف روشنی از نقش مدیر محصول به شما ارائه دهیم.مدیر محصول چه می کند؟
اگر بخواهیم در یک جمله به شما بگوییم که مدیر محصول چه میکند میتوانیم این تعریف را در نظر بگیریم:
یک مدیر محصول مشکلات بازار(کاربران) را شناسایی می کند که ارزش حل شدن دارند و سپس گروهی را رهبری می کند که آن مشکلات را حل می کند.
در تجربه کار با مدیران محصول در همه صنایع، متوجه شدیم که شغل مدیر محصول را میتوان به 3 دسته عمده در شرکتها با هر اندازه دسته بندی کرد.
3 دسته بندی اصلی از یک روز در زندگی یک مدیر محصول
- ارتباط و تعامل با ذینفعان و اعضای تیم.
- یادگیری و تجزیه و تحلیل اطلاعات.
- تصمیم گیری و مستندسازی خروجیها.
در اینجا نمونه هایی از کارهای روزمره و پروژه هایی وجود دارد که در هر یک از این دسته بندی ها قرار می گیرند.
ارتباط و تعامل با ذینفعان و اعضای تیم
- برگزاری جلسات منظم با تیم محصول: برای این که تمام اعضای تیم محصول با یک هدف مشترک و در راستای اهداف سازمان و همچنین جلب رضایت مشتریان با یکدیگر کار کنند بایستی جلسات منظمی به میزبانی شما برگزار شود تا هم شما بتوانید تیم را بهتر مدیریت کنید و هم در صورتی که تیم نیاز به راهنمایی شما دارد از حمایتهای شما استفاده کند.
- برگزاری جلسات منظم با تیم خدمات پس از فروش/ پشتیبانی محصولات/ مرکزتماس: اطمینان حاصل کنید که آنها آموزش لازم برای تعامل با مشتریان را دارند و هر گونه بازخورد حیاتی را که به دست میآورند جمع آوری کنند و با شما درمیان بگذارند.
- برگزاری جلسات منظم با تیم فروش: اطمینان حاصل کنید که اعضای تیم فروش نیازهایی را که در تعامل با مشتریان سازمان تشخیص میدهند و بازخوردهایی که از مشتریان میگیرند با جمعآوری کرده و با شما در میان بگذارند.
- برگزاری جلسات منظم با تیم تولید (برنامه نویسان): سعی کنید با مدیران پروژه از جنس فنی و اعضای تیم ایشان جلسات منظمی را داشته باشید تا در جلسات با ذینفعان سازمان و مشتریان بتوانید درباره پیشرفت تولید گزارش بدهید. سعی کنید نسخههای اولیه MVP را با تیم فنی مرور کنید تا مطمئن شوید که ویژگیهای کسب و کاری مطابق نیاز مشتری نهایی پیاده سازی شده باشد. به سوالات اعضای تیم فنی و ابهاماتی که برایشان پیش آمده است پاسخ دهید و داستانهای کاربری را در صورت نیاز با هم اصلاح کنید.
- برگزاری جلسات منظم با تیم بازاریابی: درباره استراتژی بازاریابی محصول بحث کنید و عملکرد معیارهای موفقیت (KPI) بازاریابی خود را تحلیل کنید که آیا به اهداف مورد نظر در زمان مورد نظر با مقدار مورد نظر رسیدهاید؟ کمپینها را با تیم برندینگ و دیجتیال مارکتینگ بررسی کنید. کاتالوگ محصولات را به کمک تیم برندینگ آماده کنید و در اختیار تیم فروش قرار دهید.
یادگیری و تجزیه و تحلیل
- میزان فروش محصول و درآمد به دست آمده از آن و همچنین نتایج کمپینهای بازاریابی را بررسی کنید.
- شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) محصول را که در ابتدای هر کوارتر مشخص کردهاید بررسی کنید.
- محتوای مناسب و مورد نیاز برای فروش محصولات را آماده کنید و در اختیار تیم فروش قرار دهید. (کاتالوگ، محتوای مورد نیاز پرزنت محصولات و…)
- گزارشهای مرتبط با بازار محصول خود را رصد کنید و وبلاگهای مرتبط و تاثیرگذار را پیگیری کنید. الگو و ادبیات رعایت شده در محصولات رقبای خود را درک کنید و..
- دادههای مورد استفادهی محصول را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید.
- تاثیر اضافه کردن یا حذف یک ویژگی را با بررسی دادههای به دست آمده در نظر بگیرید و نتیجه آن تغییر را در تجربه کاربری و رفتار مشتریان خود بررسی کنید.
- با مشتریان خود جلسه بگذارید و با آنها مصاحبه کنید و پرسشنامههایی را تهیه کنید تا نظرات بیشتری را تحلیل کنید.
تصمیم گیری و مستندسازی
- نکات کلیدی و مهمی که در جلسات با تیمهای مختلف به دست میآورید را ثبت و ضبط کنید تا در جلسات با ذینفعان سازمان بتوانید درباره آنها صحبت کنید.
- نیازها و مشکلاتی را که کشف کردهاید در قالب بیان مسئله آماده کنید و فرضیه های خود را برای آنها بنویسید و سپس درباره آنها با ذینفعان مرتبط جلسه بگذارید.
به عنوان مثال، اگر میخواهید یک ابتکار تحقیقاتی را آغاز کنید، سعی کنید با جملهای شروع کنید: «من فکر میکنم ترافیک نرمافزار رایگان ما به کاربران پولی تبدیل نمیشود، زیرا ما در حال جذب جمعیت دانش آموزی هستیم و نه کاربران حرفه ای که امیدوار بودیم.” سپس هرگونه مستند یا دادهای را که از فرضیه شما پشتیبانی می کند در اختیار تیم تحقیقات بازار و کاربری خود بگذارید تا آنها را بررسی کنند.
- سعی کنید بورد کانبان تیم خود را به روز نگهدارید و متناسب با نیازهای ذینفعان و پروژهها آن را به روز نگهدارید و مطمئن باشید که اولویت ها و پیشرفت فعلی شما را منعکس می کند. شما این بورد کانبان را برای جلسات تیم محصول خود و کمک به بررسی وظایف اعضای تیم و هدایت تیم در راستای نقشه راه محصول نیاز دارید.
- نقشه راه محصول خود را همیشه به روز نگهدارید تا مطمئن باشید همه ذینفعان داخلی و خارجی شما درک به روزی از چشم انداز استراتژیک و برنامههای شما برای محصول دارند.
- سعی کنید همیشه بک لاگ محصولات را به روز نگهدارید و اولویتها را مرتب کنید.
در ارتباط بودن و تعامل داشتن: جلسه با تیم اصلی
شما میزبان یک جلسه هفتگی یا دو هفتهای با ذینفعان کلیدی هستید که مسئول موفقیت محصول شما هستند. در این جلسه تیم اصلی باید شامل حداقل یک تصمیم گیرنده (نماینده با اختیار اظهار نظر) از هر حوزه باشد: پشتیبانی، فروش، بازاریابی، تولید و اعضای مهم تیم محصول شما.
شما یک ساعت را برای هر جلسه تیم اصلی اختصاص می دهید. این جلسه بر روی عملکرد محصول تمرکز خواهد کرد. به عنوان مثال، درآمد به دست آمده از فروش محصول مورد بررسی قرار میگیرد که آیا رو به افزایش است یا رو به کاهش و دلیلش چه چیزی میتواند باشد؟ یا بررسی و امتیاز دادن به داستانهایی که تکمیل شدهاند یا نشدهاند و اگر تکمیل نشدهاند چه چیزی باعث شده است تا راه حل مناسبی برای آن مطرح شود. در این جلسه اگر اطلاعات جدیدی از بازار محصول وجود دارد که میتواند بر روی نقشه راه محصول تاثیرگذار باشد چه از جانب شما و چه از جانب تیم بازاریابی باید مطرح شود. در صورتی که هر کدام از اعضای جلسه سوالات یا نگرانیهایی دارند میبایستی مطرح شود تا به صورت تیمی مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از دلایل اصلی برگزار کردن این جلسه این است که اعضای تیم اصلی بر روی موانع و مشکلات و پیشنهاداتی که برای محصول دارند به صورت تیمی صبحت کنند و تصمیم گیری جمعی روی آن موضوع گرفته شود.
نکته بسیار مهم: به عنوان مدیر محصول حواستان باشد که در انتهای جلسه حتما صورتجلسهای تهیه کنید و مصوبات جلسه را در آن به صورت دقیق درج کنید و از همه اعضای جلسه امضاء بگیرید. احتمالا برای خود شما هم پیش آمده است که امروز درباره موضوعی صحبت کردهاید و چند روز دیگر یا 1 ماه دیگر آن موضوع را دقیقا به یاد نمیآورید. صورتجلسه زمانی به کار میآید که اختلاف نظر ایجاد میشود.
یادگیری و تجزیه و تحلیل: مصاحبه با مشتری
شما درخواستی را برای بخشی از اعضای باشگاه مشتریان خود ارسال کردهاید و از آنها درخواست یک مصاحبه تلفنی 20 دقیقهای در مورد تجربیات آنها از محصول خود را کردهاید. شما به این کاربران گفتهاید که بازخورد آنها میتواند بر آینده محصول تأثیر بگذارد.
احتمالا چند مشتری دعوت شما را میپذیرند و امروز با یکی از آنها صحبت خواهید کرد. 45 دقیقه در تقویم خود برای این تماس در نظر بگیرید. (چه کسی می داند؟ این مشتری ممکن است حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد و مایل باشد بیش از 20 دقیقه به شما فرصت دهد یا با تاخیر درجلسه حاضر شود یا شما دهانتان خشک شود و برای مصاحبه بعدی نیاز به چند دقیقه استراحت داشته باشید.) شما از کاربر میپرسید که از کدام قسمتها و ویژگیهای محصول شما استفاده میکند؟ چرا از محصول شما استفاده میکنند؟ و سوالاتی که در حوزه تحقیقات کاربر میگنجد.
تصمیم گیری و مستندسازی: نقشه راه محصول را به روز کنید
یک جلسه نیم ساعته را برای بررسی نقشه راه محصول خود در نظر بگیرید و مطمئن شوید که اولویت ها و برنامه های فعلی شما را منعکس می کند.
نکته حرفه ای: زمانی را که صرف به روز رسانی نقشه راه خود می کنید بر روی تفکر استراتژیک و برنامه ریزی متمرکز کنید.
توصیه میکنیم در این نیم ساعتشما نباید این زمان را صرف کارهای زمانبری مانند جابه جایی در محتویات فیلدهای صفحه گسترده یا تنظیم گلوله ها و ترتیب اسلایدهای فایل ارائه خود کنید. در عوض، برای سادهسازی بهروزرسانیهای نقشه راه و دادن زمان بیشتری برای برنامهریزی استراتژیک، باید از یک برنامه نرمافزار نقشه راه ساختهشده مانند ProductPlan استفاده کنید.
یک روز در زندگی یک مدیر محصول چیست؟
به عنوان یک مدیر محصول، نمی توانید انتظار داشته باشید که دو روز یکسان داشته باشید. اما برخی از فعالیتهای جهانی وجود دارد که مدیران محصول در یک روز یا هفته معین انجام می دهند.چه آنها در حال ساخت محصولات برای یک شرکت بزرگ یا یک شرکت کوچک باشند.
در اینجا یک مثال تقریبی از این است که روزهای معمولی شما به عنوان یک PM شامل چه مواردی می شود.
از نمای تقویمی که در بالا مشاهده می کنید متوجه خواهید شد که بیشتر روز شما به عنوان مدیر محصول شامل جلسات میشود.اما، چه بخواهیم چه نخواهیم، مدیران محصول اغلب در اختصاص زمان کافی برای انجام یادگیری، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و تفکر استراتژیک که برای تصمیم گیری در مورد محصولات خود نیاز دارند، مشکل دارند.
طبق تجربه ما، جلسات مدیریت محصول معمولاً به سه دسته تقسیم می شوند:
جلسات مدیریت محصول به طور منظم برنامه ریزی شده است
این دسته شامل جلسات مکرر شما با ذینفعانی است که در موفقیت محصول شما نقش دارند. این را به عنوان چشم انداز هفتگی خود در نظر بگیرید – جلساتی که باید برای پیشبرد محصول خود داشته باشید.
- جلسات هفتگی (یا دو هفته ای) تیم اصلی
- جلسه دوهفته ای (یا ماهانه) اسپرینت با تیم تولید خود
- جلسه ماهانه با تیم پشتیبانی
- جلسه فروش ماهانه
- جلسه بازاریابی هفتگی برای بررسی استراتژی و کمپینها
در عکس فوری تقویم بالا، می توانید ببینید که این PM به طور منظم جلساتی را با توسعه، فروش، و پشتیبانی و به روز رسانی وضعیت کوتاه هر روز با صاحب محصول تیم برنامه ریزی کرده است.
جلسات مدیریت محصول بداهه و غیرقابل پیش بینی
اگرچه شما اغلب از قبل درباره این جلسات اطلاعی ندارید، اما آنها می توانند برای شما ارزشمند باشند. شما به عنوان نماینده ارشد تیم محصول، زبان کاربران محصول و مسئول محصول در این جلسه شرکت خواهید کرد.
- جلسات با مشتریان کلیدی، به درخواست تیم فروش یا پشتیبانی
- ملحق شدن به جلسهای که تیم فروش برای دمو و پیش فروش محصولی در نظر گرفته است.
- ملاقات با تحلیلگران صنعت یا رسانههایی که صنعت شما را پوشش میدهند.
- جلسات با شرکا یا فروشندگان جدید محصول خود.
در تقویم بالا، میبینید که مدیر محصول دعوت به «پیوستن به جلسه فروش» را پذیرفته است. ممکن است یکی از مشتریان توضیحی درباره محصول داشته باشد که تیم فروش بر روی آن مسلط نیست و یا مشتری ویژگی خاصی را بخواهد که تنها مدیر محصول میتواند روی آن اظهار نظر کند و محدودیتهای بودن یا نبودن آن ویژگی را تشخیص بدهد، اینجاست که تیم فروش از مدیر محصول درخواست میکند که در جلسه حضور پیدا کنند. یا این دعوت می تواند از طرف یک نماینده فروش جدید باشد که می خواهد درباره محصول از آگاهترین شخص که بر روی محصول مسلط است سوال بپرسد: مدیر محصول.
جلسات موقت داخلی
این جلساتی است که باید مراقب آنها باشید. به طور مثال برای شما به عنوان مدیر محصول خیلی پیش میآید که اعضای تیم تولید (برنامه نویسان) برای شفاف سازی داستانهای کاربری نیاز به صحبت با شما دارند تو سوالات خود را بپرسند و ابهامات خود را برطرف کنند یا تماسهایی که نمایندگان تیم فروش با شما میگیرند و در رابطه با قیمت، کاتالوگ، پروپوزال محصولات سوالاتی دارند یا احتمالا این تجربه برای شما رقم خواهد خورد که به صورت اتفاقی در جلسهای در شرکت دعوت میشوید و باید درباره استراتژی محصول و ویژگی جدیدی که پیشنهاد دادهاید صحبت کنید.این جلسات می تواند ارزشمند باشد.
گاهی اوقات ممکن است شما درخواست دهنده برای جلسات داخلی باشید. اما باید حواستان باشد که جلسات داخلی موقت را مدیریت کنید چون میتوانند به سرعت تقویم کاری شما را پر کنند و زمان لازم برای سایر بخشهای ضروری کارتان را از شما بگیرند.
یک روز در زندگی یک مدیر محصول به معنای: زمان برای تحقیق، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی استراتژیک است
وقتی در طول روز کاری خود با ذینفعان تعامل ندارید، برای سایر وظایف مهم درباره مدیریت محصولات به عنوان مدیر محصول وقت بگذارید. به عنوان مثال، زمانی را برای یادگیری، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری استراتژیک در مورد آینده محصول خود اختصاص دهید.
در حالت ایدهآل، میخواهید حداقل زمانی را هر روز در تقویم خود برای یک نوع کار انفرادی در نظر بگیرید. این فرصتی است برای مطالعه، تجزیه و تحلیل، مستندسازی و سایر وظایف استراتژیک که برای انجام آنها به زمان مناسبی نیاز دارید.